تاریخچه تحلیل تکنیکال
![](https://aminsahm.academy/wp-content/uploads/2024/04/تاریخچه-تحلیل-تکنیکال-به-درد-نمیخوره.jpg)
مقدمه
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای کاهش ریسک خرید و فروش در بازار بورس یا سایر بازارهای مالی به شمار میرود. به کمک تحلیل تکنیکال میتوان روند افزایش یا کاهش قیمت یک سهم، یک ارز یا یک دارایی بخصوص را طی زمان بررسی کرد. در تحلیل تکنیکال فرض بر این است که با بررسی رفتارهای گذشته یک سهم، می توان رفتارهای آتی آن را پیشبینی کرد.
این روش بر اساس استفاده از نمودارها، الگوها، شاخصها و سایر ابزارهای تحلیلی استوار است. هدف اصلی تحلیل تکنیکال، شناسایی الگوهای قیمتی و تغییرات در رفتار بازار است تا بتوان بهترین تصمیمات سرمایهگذاری را اتخاذ کرد. این روش معمولاً توسط تریدرها، سرمایهگذاران و متخصصان بازار مالی استفاده میشود. در نهایت با استفاده از نتایج تحلیل تکنیکال میتوان تصمیم گرفت که آیا خرید یا فروش آن برای شما سودآور خواهد بود یا خیر.
البته کاربردهای تحلیل تکنیکال از این موضوع نیز فراتر می رود. به کمک تحلیل تکنیکال می توان کاهش و افزایش قیمت در بازههای زمانی گوناگون یا تایمفریمهای مختلف را استخراج کرد. به عبارت دیگر، گاهی اوقات ممکن است یک سهم در کوتاه مدت دچار افت قیمت شود. اما در بازه طولانیتر رشد قابل توجهی داشته باشد. بنابراین با توجه به افق سرمایهگذاری افراد در بازار، نتایج تحلیل میتواند متفاوت باشد. برای مثال، قیمت فعلی سهام شرکت الف، برای فردی که نگاه بلندمدتی به سرمایهگذاری دارد ممکن است بسیار جذاب باشد، اما برای فردی که افق سرمایهگذاری کوتاهمدتیتری در بازار دارد، جذابیتی نداشته باشد یا برعکس.
تاریخچه پیدایش تحلیل تکنیکال
پیدایش تحلیل تکنیکال به صدها سال پیش بازمیگردد. بر اساس برخی منابع به نظر میرسد تحلیل تکنیکال اولین بار در ژاپن و در قرن 18 ظاهر شد و سپس در قرن 19 در امریکا شهرت یافت. در واقع چارلز هنری داو (Charles Dow) شخصی بود که در این زمینه به صورت جدی و آنطور که به دستان ما رسیده است، شروع به فعالیت کرد. امروزه او به عنوان پدر علم تحلیل تکنیکال نوین شناخته میشود.
اما آنچه پیش از داو بوده است و آنطور که گفته میشود، به قرن 18 و حتی طبق منابعی به قرن 17 بازمیگردد. فردی به نام جوزف وگا (Joseph Vega)، با بررسی تغییرات قیمت کالاها و سهام، در بازار هند معامله میکرده است.
همچنین در ژاپن و طی قرن 18 میلادی، شخصی به نام مونه هیسا هما (Munehisa Homma)، با تکنیکهای شمعی، آنچه امروزه با نام کندل شناخته میشود، تجارت برنج انجام میداده است. منشا پیدایش الگوهای شمعی و کندلشناسی نیز به همان زمان و مونه هیسا هما بازمیگردد. او پس از بررسیهای فراوان کشف کرد که عرضه و تقاضا در بازار برنج از الگوهای خاصی پیروی میکند. او در نهایت توانست در زمینه فعالیت خود به موفقیتهای بزرگی دست یابد و تاجران بزرگ برنج در ژاپن را شکست دهد و لقب رهبر تاجر برنج اوزاکا را کسب کند.
بعدها شخصی به نام استیو نیسون (Steve Nison) با سفر به ژاپن با الگوهای کندلاستیک آشنا شد و این علم را به غرب منتقل کرد.
در نهایت تحلیل تکنیکال در قرن 19 و در امریکا توسط چارلز هنری داو گسترش یافت و به شهرت رسید. داو تنها به معرفی ابزار نپرداخت، بلکه تحلیل تکنیکال را به عنوان یک علم و طبق قوانینی پایهریزی کرد. اصول اولیه داو منشا پیدایش سبکهای مختلف و نوین تحلیل تکنیکال بوده است.
داو در سال 1884، شاخص داوجونز را پدید آورد که ترکیبی از میانگین اولیه سهام بود که از 9 سهم راه آن و دو شرکت صنعتی تشکیل میشد. میانگین صنعتی داوجونز در ۲۶ می ۱۸۹۶ بر اساس میانگین دلاری ۱۲ سهم برتر و پیشرو در صنایع آن زمان آمریکا پایهریزی شد. امروزه از 12 سهمی که گفته شد، فقط سهام شرکت جنرال الکتریک باقی مانده است.
اصول نظریه داو
- بازار همه چیز را منعکس میکند و همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
- قیمتها بر اساس روندها حرکت میکنند و تغییرات قیمت تصادفی نیست.
- تاریخ تمایل به تکرار دارد و رفتار معاملهگران در طول زمانهای مختلف تکرار میشود و به صورت تشابه در حرکات قیمت پدیدار میشود.